Home2016جولای

جولای 2016

جیسون تی. ابرل استادیار دپارتمان فلسفه‌ی دانشگاه آریزونا و پژوهشگر اخلاق[۱] خلاصه: در دنیای فیلم‌های کالت شاید کمتر سری‌ای جایگاه و تاثیر جنگ‌های ستاره‌ای را داشته است. در این سری جهان‌های متعددی پیش روی چشمان بیننده گسترده می‌شود که هرکدام قوانین و مشکلات مخصوص به خود را دارند.

ری بوسرت استاد دپارتمان ادبیات انگلیسی دانشگاه مری‌لند[۱] خلاصه: در تراژدی برای باورپذیرشدن قهرمان داستان، مخاطب باید از تنش‌های روانی او در طول ماجرا آگاه شود و هامارتیا یا اشتباه تراژیک قهرمان را نتیجه‌ی محتوم درونیات کاراکتر بداند. در این مقاله، ری بوسرت با تطبیق دادن ماجرای

ناتاشا نوئل لیبیگ استاد دپارتمان فلسفه‌ی دانشگاه فلوریدای جنوبی[۱] خلاصه: بختاپوس در مجموعه‌ی باب‌اسنفجی کاراکتری بدخلق و ناامید است که از قضا به هنر هم علاقه‌ی وافری دارد. او دنبال آرامشی ست که هرچه پیش‌تر می‌رود رسیدن به آن غیرممکن‌تر می‌شود. نوئل لیبیگ در این مقاله خلق‌وخوی خسته‌ی

متئو گراسو دانش‌آموخته‌ی فلسفه‌ی دانشگاه روم تره[۱] خلاصه: سریال «آینه‌ی سیاه» با وجود این‌که اپیزودهای محدود و کوتاهی دارد، اما مخاطب را با تاریک‌ترین و چالش‌برانگیزترین زوایای جامعه‌ی تکنولوژیک مدرن روبه‌رو می‌کند. در اپیزود «الان برمی‌گردم»، پرسش از «هوش مصنوعی» و آگاهی ماشین‌های کامپیوتری-بیولوژیک قوت می‌گیرد و